۱۳۸۹/۰۴/۱۴

جنگ های صلیبی و صلاح الدین ایوبی

بی شک جنگ های صليبی يکی از وقايع مهم تاريخ است که در ۱۰۹۵ به فرمان پاپ اوربانوس دوم آغاز شد وگویی تا به امروز نيز ادامه دارد.ميتوان به وضوح تاثيرات مستقيم و غير مستقيم اين سلسله از جنگ ها را در جهت دادن به جوامع امروزی نيز مشاهده کرد.
در جنگ صليبی سوم نقش دو سردار شرق و غرب اسطوره ساز شد.گرچه اين دو دلاور فقط در دو نبرد عمده عکا و نبردی موسوم به دفاع يافا در برابر هم صف آرايی کردند اما به هر حال در این سلسله نبرد ها حماسه آفریدند.در حالی که ریچارد پادشاه انگلستان فقط حدود دو سال در جنگ های صلیبی شرکت داشت در مقابل صلاحدین برای دفاع از قلمروی اسلامی خود نقش طولانی مدت تری را در این نبرد بازی کرد. اينجا ميخواهيم به بررسی عملکرد صلاح الدين سرداری که دلاورانه در مقابل ريچارد شيردل جنگيد بپردازيم.

جنگ هاي صليبي


جهان شهر اورشليم را قبله اول و محل معراج پيامبر اسلام ميدانند و بنا بر روايتي از نبي اكرم درميان همه شهرهاي دنيا خداوند چهار شهر را بر همه ترجيح داده و به عنوان برترين برگزيده است.اين چهار شهر عبارتند از:

1- مكه يا البلده يا والاشهر

2- مدينه يا النخله یا شهر نخلستان

3- دمشق يا التين يا شهر انجيرستان

4- بيت المقدس يا الزيتون يا شهر زيتونستان

در بين شهرهاي ياد شده، اورشليم شهري است ويژه كه براي اديان و بخصوص براي پيروان سه دين بزرگ جهان يعني یهوديان، مسيحيان و مسلمانان از اهميتي خاص برخوردار بوده و مرور زمان هرگز از حساسيت آن نكاسته است.

معتقدان و مومنان اديان یاد شده از زمان هاي دور به زيارت اماكن مقدس خود به شهر اورشليم در رفت و آمد بوده اند.

اگر چه احساسات و باورهای اعتقادی و در عین حال معصومانه پيروان اديان الهی در ذات خود مغايرتي با يكديگر ندارند ولي اغراض و اميال دنيوي سران و سردمداران منفعت طلب همواره بر تحريك و سوء استفاده از آنها شایق بوده و به حيل گوناگون در به خاك و خون كشيدن هزارن هزار افراد بيگناه بر يكديگر سبقت گرفته اند.

كشمكشهاي طولاني و اغلب خونين برسر تصاحب اين شهر مقدس در طول تاريخ تازگي نداشته است ولي در پهنه تاریخ بشری مهيب ترين و خونبارترین آنها به جنگهاي صليبي موسوم است.

زمینه های بروز جنگهای صلیبی

ترکان سلجوقی که شاخه ای از قوم ترک و نژاد زرد بودند اصلا از ترکستان برخاسته و اسلام آوردند و طی سده یازدهم به سرزمین اعراب تاخته و سپس به امپراطوری یونانی حمله آورده و تقریبا کل آسیای صغیر را تصاحب کردند.

قبل از زمانی که ترکان سلجوقی برآسیای صغیر تسلط یابند اورشلیم بیش از چهار قرن در دست اعراب مسلمان بود

همه زوار در صلح و سلامت برای زیارت مکانهای مقدس خود چه به صورت فردی و چه گروهی در رفت و آمد بودند که ناگهان ممنوعیت ورود برای مسیحیان در دستور کار قرار گرفته و زوار و علاقمندان عیسی مورد آزار و اذیت مقامات حکومتی قرار گرفتند.

خبرهایی که به اروپا میرسید همه حاکی از بد رفتاری ترکان سلجوقی با پیروان دین مسیح بود و به طور قطع برای پاپ و پیروانش ترک سلجوقی و عرب و فارس مسلمان فرق چندانی نمیکرد.

طلب استمداد امپراطور قسطنطنیه در سال 1073 میلادی از پاپ وقت موضوع را جدی تر و حیاتی تر کرده بود. امپراطور قسطنطنیه به شدت از ناحیه ترکان سلجوقی احساس خطر میکرد.

جنگهاي صليبي از آن جهت به این نام معروف گشت که ضمن مشارکت همه ملل مسیحی اروپا در آن افراد داوطلب بر شانه راست لباس خود علامت صلیبی از پارچه سرخ دوخته بودند.

این جنگها در هشت مرحله، حد فاصل قرن هاي 11 الي 13 ميلادي با به خاك و خون كشيده شدن ده ها هزار مسيحي و مسلمان به وقوع پيوست.

اگرچه در بادی امر تحریکات پاپ و اسقف های مقدس نیت صلیبیون عامی را در آزاد سازی ارض مقدس در هاله ای از ایمان فرو برده بودند ولی در مراحل بعدی صلیبیون تنها مقاصد سیاسی و اقتصادی را دنبال کردند.

اولين مرحله از جنگهاي صليبي از سال 1095 ميلادي با تحريك و بسيج مسيحيان اروپا توسط پاپ اوربان دوم ( pope Urban II ) بر عليه مسلمانان ترك ( سلاجقه) آغاز و با استقرار حكومت مسيحي در شهر اورشليم در سال 1099 میلادی پايان يافت.

نویسنده تاریخ جنگهای صلیبی به نقطه ضعف مسلمانان آن روزگار به درستی اشاره دارد:

«... بزرگترین سرمایه فرنگان , پراکندگی مسلمانان بود. به علت هم چشمی های رهبران مسلمان و خود داری ایشان از مساعدت به یکدیگر بود که نخستین جانبازان صلیب به آنچه میخواستند رسیدند. شیعیان که خلیفه فاطمی مصر سرآمد ایشان بود از خلیفه بغداد و ترکان سنی کیش همانقدر نفرت داشتند که از عیسویان. در میان ترکان نیز اتفاقی نبود... »

پاپ به آنها وعده داد كه هركس به اين جنگ مقدس عازم شود گناهانش به کلی بخشوده شده و از پرداخت ماليات معاف و متصرف گنجهاي بيشمار سرزمينهاي مسلمانان نيز خواهد بود.

منظور پاپ اوربان دوم با همه تفاصيل ناظر بر دو هدف كلي بود: 1. پاسخ مثبت به تقاصاي كمك از ناحیه امپراتور روم شرقی یا بيزانطه ( Byzantine ) که از دید پاپ و مسیحیان سد محکمی بود در برابر مسلمانان.

2. آزاد سازي سرزمين مقدس ( Holy Land ) يا اورشليم كه از سالها پيش در سيطره مسلمانان یا به زعم پاپ كافران بود.

وي با مهارتي خاص احساسات مسيحيان مومن را متوجه ضرورت كمك به برادران ديني و در عين حال آزاد سازي سرزمين مقدس كرد.و بدين ترتيب اولين شعله هاي خانمان سوز آتش جنگ مقدس بر عليه مسلمانان و سرزمينهايشان شكل گرفت كه تا بیش از دو قرن ادامه يافت.

به حکم پاپ روز 15 اوت سال 1095 میلادی روز حرکت به سوی ارض مقدس اعلام گردید.سه قشون صلیبی از سه راه مختلف با سپاهیانی انبوه حرکت و قرار گذاشتند در قسطنطنیه به یکدیگر بپیوندند.

حرکت صلیبیون سه سال و اندی تا رسیدن به اورشلیم با گرفتاریها و زد وخوردهای بسیار به درازا کشید ولی عاقبت در روز 15 ژوئیه سال 1099 میلادی شهر اورشلیم در برابر تهاجم آنها سقوط کرد و قتل عام مهیبی به راه افتاد که بعضا گریبان گیر یهودیان و مسیحیان بومی نیز بود.

صلاح الدين پا به عرصه وجود میگذارد

در این میان کودکی متولد میشود. نام کامل این پسر یوسف فرزند ایوب است که جدش به نام شادی خوانده میشود. صلاح الدين در سال 532 هجري قمري برابر با 1137ميلادي در قلعه تكريت ديده به جهان میگشاید.

ریشه آباء و اجدادی این کودک , قصبه دوین واقع در حدود اران از نواحی آذربایجان میباشد ولی شادی جد صلاح الدین با دو پسر خود نجم الدین ایوب و اسدالدین شیرکوه از آن قریه به بغداد و از آنجا به تکریت مهاجرت کرده بود.

صلاح الدين دوران كودكي و تحصيلات خود را در شهر دمشق به آرامي ادامه وتا زماني كه وارد ارتش نشده بود همواره مباحث بي درد سر و جذاب علمي و ديني را بر مناظر ميدانهاي تاخت و تاز ورزمي ترجيح ميداد.

پدرصلاح الدین در آن زمان والي تكريت بودو از آنجایی که پدر و عموي صلاح الدين جزء كارگزاران حكومت نور الدين محمود بودند. اسد الدين شيركوه عموي صلاح الدين ايوبي در سه حمله سپاه نورالدين به مصر مشاركت و در مواردی او را با خود به این نبردها برده بود.

وي سرانجام با تشويق هاي شيركوه ( عمويش ) وارد ارتشي شد كه فرماندهي آن را نيز به عهده داشت.

صلاح الدين به همراه ارتش شيركوه عازم فتح مصر كه در اختيار حكومت فاطميان بود گرديد و پس از كشمكشهاي بسيار بالاخره در سن 35 سالگي ( سال 1173 ميلادي ) بر تخت سلطنت جلوس و بدين ترتيب سلسه ايوبيان را پايه گذاري كرد.

دوران حكومت صلاح الدين براي مصريان، ايامي طلايي و پر خير و بركت بود چرا كه غير از امنيت و آسايش، شكوفايي اقتصادي و رفاه را نيز به همراه آورده بود به طوري كه عليرغم تحريم داد و ستد با حكومت صلاح الدين توسط پاپ، بازرگانان از كشورها و شهرهاي مهم اروپايي مانند پيزا و جنوا فراورده هاي مختلف از جمله محصولات نظامي و رزمي را براي فروش به آن شهر مي آوردند.

از كارهاي بسيار با ارزش صلاح الدين به كار گماردن افراد لايق و با تدبير در پست هاي مهم مملكتي بود از جمله منصوب نمودن وزيري به نام الفاضل ( اهل عسقلان ) كه همواره نقشي ارزنده در تمشيت امور ايوبيان به عهده داشت.

در زمان صلاح الدين به دليل علاقه شخصي وي به علوم ديني، فقهي و عرفاني، مراكز علمي و فرهنگي از جمله دانشگاه الازهر رونق بسياري يافتند و فنون و صنايع آزادانه گسترش يافتند.

اولين تهاجم مسيحيان به قلمرو صلاح الدين

صلاح الدين در پائيز سال 1176 ميلادي پس از تصرف سوريه، برادرش تورانشاه را به حكومت آنجا گماشته و خود به مصر بازگشت.

مقارن اين ايام صلاح الدين تصميم به ضرب سكه براي حكومت خود گرفته است كه حاكي از اوج قدرت او بود. صلابت و قدرت او طوري خود را بر تخت واقعيت مينشاند كه خليفه وقت در بغداد در دربار خود سفارتي دائمي براي حكومت وي در نظر ميگيرد.

اكنون از دره نيل تا دره فرات و از حدود سرزمين نوبي تا كوههاي ارمنستان صغير و به ويژه اورشليم حكومت از آن صلاح الدين بود و كسي را ياراي برابري با وي نبود.

اما هیچگاه قدرت روز افزون مانع از ژرف انديشي و رفتار انساني صلاح الدين نبود به طوري كه وقتي كه سركردگان و فرماندهان اسير شده را به حضور او مي آورند پرچم سياهي را بر بالاي سر سلطان آويخته میدیدند كه با حروف زردوزي شده بر روي آن نوشته شده بود: صلاح الدين سلطان سلاطين و فاتح فاتحان نيز همچون ديگر مردمان بنده مرگ است.

تصرف اورشليم به دست سلطان صلاح الدين

در روز 20 سپتامبر سال 1187 ميلادي برابر با 16 رجب سال 583 هجري قمري يعني دو ماه ونيم پس از فتح حطين، صلاح الدين در جلو دروازه هاي شهر اورشليم ظاهر و به فرماندهان شهر پيشنهاد صلح داده و خواستار تسلیم آنان شد.

از یک سو رعب و وحشت از صلابت سلطان بر جان حاکمان اورشلیم لرزه افکنده بود و از سویی دیگر آوازه مهربانی او به گوششان رسیده بود و لذا در آخر از در سازش در آمدند و شهر را در روز دوم اكتبر سال 1187 ميلادي تسليم نيروهاي سلطان صلاح الدين نمودند.

صلاح الدين نه مانند حاكمان قاهر خونريز وارد شهر اورشليم شد و نه جايي را ويران و غارت كرد بلكه از رفتار پيامبران تبعيت و گذشت و مهربانی را پيشه خود ساخت.

هنگاميكه تني چند از متعصبين مسلمان به صلاح الدين توصيه كردند ضريح مقدس عيسي را ويران و خاك آن را با گاوآهن شخم بزند تا ديگر كافران ( مسيحيان ) دليلي براي آمدن به آنجا به عزم زيارت نداشته باشند، صلاح الدين پاسخ داد " شايسته نيست چنين رفتار اهانت آميزي با مكاني مقدس بشود."

با آنکه قبه الصخره که برای مسلمانان مکانی مقدس است از ناحیه یونانی های مسیحی دچار بی حرمتی شده بود , کسی نتوانست سلطان پیروزمند را وادار به عمل مشابه نسبت به كليساهاي مسیحی کند.

او همواره در طول حیاتش حرمت مکان های مقدس دیگر ادیان را نگاه داشت.

با فتح اورشليم به دست نيروهاي مسلمان، ( بنا به گفته يهوداالحريزي مورخ یهودی ) يهوديان که قبلا مجاز به زیارت اماکن مقدس خود نبودند , اجازه يافتند به آنجا آمده و به زيارتگاه های خود دست تبرک بسایند.

با پخش خبر فتح اورشلیم به دست سلطان صلاح الدین در سال 1190 میلادی برابر با 586 هجری قمری پاپ و پیروان اروپائیش تصمیم به بسیج و حرکتی مجدد به سوی سرزمین مقدس گرفتند.

آوازه رشادت و صلابت سلطان لرزه براندام صلیبیون و پاپ در افکنده بود

اینبار بسیج بسیار جدی تر بود به طوری که ریچارد اول پادشاه انگلیس معروف به ریچارد شیردل و فلیپ اگوست پادشاه فرانسه راسا وارد معرکه شده بودند و یک سال بعد در محاصره شهر عکا به اتفاق هم شرکت کردند.

یک سال و نیم از زدوخورد میان نیروهای صلیبی و مسلمان میگذشت ولی هر بار شکست و پیروزی طرفین چنان نبود که قضیه را فیصله دهد و بدین ترتیب جنگ حالت فرسایشی به خود گرفته بود.

دو پادشاه اروپایی و سپاهیانشان به رنج و صدمات زیادی گرفتار آمده بودند و ناچار به صلحی با سلطان تن در دادند.

قرار داد صلح یاد شده میان نیروهای متخاصم به مدت پنج سال به قوت خود پایدار بود.

به اعتقاد دانشمندان و مورخین جنگهای صلیبی در بطن خود برای مسیحیان اروپا آثار مثبتی نیز به ارمغان آورده وآنها را با تمدن و علوم و فنون جوامع مسلمان در شرق آشنا نمود.

اخلاق و باورهاي دینی صلاح الدين

نویسنده و محقق غربی استیون رانسیمان در کتاب ارزشمند تاریخ جنگهای صلیبی در باره او چنین اظهار نظر کرده است:

«... سلطان از نظر ظاهر مردی بود لاغر اندام , چهره ای محزون و آرام داشت که هر آن به لبخنده ای نور و صفا میگرفت.رفتارش همواره به هنجار بود. سادگی را می پسندید و از خودنمایی و درشتی متنفر بود. دلبسته صحرا و نخجیر بود , با اینهمه از مطالعه و خواندن غافل نمی نشست... »

وي به يكي از سرداران خود ( الملك الظاهر فرزند خود ) كه او را به عنوان صلاح الدين از دنيا رفت و اموال زيادي از خود برجاي نگذاشت.هنگام مرگ طلا و نقره اي در خزانه خود باقي نگذاشت و تنها 47 درهم ناصري و يك دينار طلا داشت. خانه، املاك و مزرعه اي نداشت. در سال آخر عمرش تصميم گرفته بود كه عازم سفر حج شود اما به علت تنگدستي و ضيق وقت موفق نشد.

صلاح الدين در اوج قدرت و پيروزي زندگي را بدرود گفت.

قهرمان سلحشور و سلطان سرزمين پهناور ايوبي كه سه پايتخت داشت ( قاهره، دمشق و حلب ) در حالي از دنيا رفت كه در منتهاي فقر و ناداري بود.

با اينكه سلطان سلاطين ناميده ميشد اطرافيانش براي هزينه مراسم به خاك سپاريش ناچار شدند مبلغي را قرض كنند.

سلطان در روز چهارشنبه چهارم مارس 1193 ميلادي در سن 57 سالگي در شهر دمشق پس از اداي نماز صبح جان به جان آفرين تسليم كرد.

صلاح الدین از خود 17 فرزند پسر و یک فرزند دختر برجای گذاشت.

مورخان در عزاي از دست دادن صلاح الدين گفته اند: براستي پس از مرگ خلفاي راشدين، دنياي اسلام چنين ضربتي نخورد بود.

تنها نقطه ضعف و ايرادي كه محققين متوجه صلاح الدين ميدانند رفتار ناپسندي است كه در ايام زمامداري او در حق شيخ شهاب الدين سهروردي مشهور به شيخ اشراق رخ ميدهد.

فقهاي قشري و متعصب زمان براي اين حكيم جوان حكم ارتداد صادر كرده بودند. او كه ساكن شهر حلب بود در ابتدا تحت حمايت «الملك الظاهر» ( فرزند صلاح الدین ) حاكم حلب قرار داشت ولي در اثر سعايت و فتنه متعصبين گروهي از آنها به نزد «صلاح الدين ايوبي» رفته و حكم قتل شيخ را از وي مي ستانند.

خلاصه زندگي صلاح الدين ( Biography )

· سال 1137 ميلادي : تولد در تكريت در خانوادهاي مسلمان برابر با 532 هجری قمری (تكريت آبادي كرد نشين كوچكي است واقع برساحل راست رودخانه دجله در عراق فعلي ) ·

سال 1152 ميلادي : پيوستن به ارتش سوريه به فرماندهي نورالدين

· سال 1164 ميلادي : بروز و نمايش لياقتهاي جنگي و فرماندهي

· سال 1169 ميلادي : صلاح الدين شانه به شانه عموي خود شيركوه، كه در ابتدا فرمانده كل و سپس وزير اعظم بود لحظه اي از پيشرفت باز نماند. وي در اين سال به وزارت رسيد.

· سال 1171 ميلادي : صلاح الدين فرماندهان فاطمي مصر را سركوب و آن منطقه را به قلمرو خليفه عباسي برگرداند.·

سال 1173 ميلادي: جلوس بر تخت سلطنت و بنيان گذاري سلسله ايوبيان در مصر.

· سال 1175 ميلادي : سوء قصد به جان صلاح الدين در دو مرحله از سوي فدائيان اسماعيليه.·

سال 1176 ميلادي: صلاح الدين منطقه مهمي كه متعلق به فرقه فدائيان اسماعيليه بود به محاصره در آورد ولي به يك باره از آن دست كشيده و به صلح تن داد.

· سال 1183 ميلادي: تصرف شهرهاي شمال سوريه.·

سال 1186 ميلادي: تصرف موصل در قسمت شمالي عراق.

· سال 1187 ميلادي: حمله به اورشليم و تصاحب آن بدون خونریزی.·

سال 1189 ميلادي: همچنان اورشليم و فلسطين تحت تسلط صلاح الدين باقي ميماند. · سال 1192 ميلادي: طي توافق صلحي كه بين صلاح الدين و ريچارد اول پادشاه انگلستان برقرار شد، اورشليم كماكان در اختيار مسلمانان باقي ماند.

· سال 1193 ميلادي: در گذشت صلاح الدين پس از مدتي بيماري در شهر دمشق به سن 57 سالگي. ( برابر با سال 589 هجری قمری )

هیچ نظری موجود نیست :

ارسال یک نظر