۱۳۸۹/۰۴/۲۲

تثلیث در عهد قدیم و جدید


در عهد عتیق
نکته : در عهد عتیق که مفهوم تثلیث روشن نشده بود اما رویدادهایی اتفاق می افتاد که برای یهودیان سوال انگیز بود ؛ رویدادهایی که یک انسان به انبیاء یا افراد برگزیده وارد میشد وکاری میکرد که آنها یقین کنند آن انسان خداست! علمای یهود برای توجیه آنرا فرشته خاص خدا میدانستند البته نه مثل فرشتگان دیگر بلکه فرشته ای که مظهر خاص خدا بود و می شد او راخدا نامید.
درباره یعقوب مردی بدون مقدمه میاید و با او کشتی میگیرد. پیش از طلوع آفتاب آن مرد قصد رفتن میکند اما یعقوب میگوید تا مرا برکت ندهی تو را رها نکنم. .آن مرد یعقوب را برکت میدهد و نام او را به اسرائیل تغییر میدهد . یعقوب میگوید ( خدا را روبرو دیدم و جانم رستگار شد ) پیدایش 32
سالها بعد در کنعان زن نازایی با یک مرد مواجه میشود و مرد به او نوید تولد پسری میدهد که برگزیده خداست . شوهر زن از آنمرد اسمش را می پرسد . مرد میگوید چرا سوال میکنی چرا که نام من عجیب است
شوهر برای سپاسگذاری به خدا قربانی میکند اما ناگهان آن مرد در میان دود و آتش قربانی به آسمان بالا میرود . زن و شوهر وحشت میکنند و مرد میگوید (البته خواهیم مرد زیرا خدا را دیدیم ! ) آنها فرزندشان را سامسون نامیدند . همان قهرمان معروف

اشعیاء نبی : پسری به ما بخشیده خواهد شد که سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر وخدای قدیر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد ( اشعیاء 9 : 6 ) اشعیا در این آیه میگوید : این پسر پادشاه بوده ، نامش نیز خدای قدرتمند خوانده خواهد شد،و او پدر سرمدی است یعنی منشاء ابدیت . تمام این صفات مخصوص خداست که به یک انسان نسبت داده شده است.

در عهد جدید
اول : فرشته ای بر یوسف نامزد مریم در خواب میگوید مریم پسری خواهد زایید که همان نجات دهنده است که اشعیاء درباره اش پیشگویی کرده و گفته نامش عمانوئیل است ( عمانوئیل یعنی خدا با ماست ) ( اشعیاء 7 ) (متی1) در واقع لقب عیسی عمانوئیل بود یعنی خدایی که با انسانها و در میان انسانهاست
همین عیسی خود را پسر خدا و مساوی با خدا میخواند : چند نمونه :
روزی عیسی در روز شنبه بیماری را شفا داد ( شنبه برای یهود بسیار بسیار مقدس است و در آن روز هیچکاری نمیکنند ) کاهنان اعتراض کردند . عیسی فرمود ( پدر من تاکنون کار میکند و من نیز کار میکنم ) یهودیان قصد قتل او کردند زیرا علاوه بر شکستن سبت خدا را پدر و مساوی خود می خواند ( یوحنا 5 )

در مباحثه با سران مذهبی یهود عیسی فرمود ( من وپدر یک هستیم ) یهودیان میخواستند او را سنگسار کنند . عیسی فرمود در برابر کدام کار ؟ گفتند بخاطر کفری که گفتی !!! زیرا تو انسان هستی وخود را خدا میدانی( یوحنا10 )

عیسی به شاگردانش فرمود ( من راه راستی وحیات هستم . هیچکس جز به وسیله من نزد پدر نمی آید اگر مرا میشناختید پدر مرا می شناختید و بعد از این او را میشناسید و او را دیده اید ) فیلیپس گفت : ای آقا . پدر را به ما نشان بده . عیسی فرمود : ( در این مدت با شما بوده ام . آیا مرا نشناختید ؟ کسی که مرا دید پدر را دیده است پس چگونه میگویی پدر را به ما نشان بده ) (یوحنا 14 )

پس رفته همه امتها را شاگرد سازید و ایشان را به اسم اب، ابن و روح القدس تعمید دهید ( متی 28 ) روح القدس آشکارا خدا خوانده شده ( اول قرنتیان 3 : 18 ) هر کفری از انسان بخشوده میشود جز کفر به روح القدس ( متی 12 ) روح القدس از همه چیز با خبر است حتی نهانی ترین اسرار ( اول قرنت : 2 : 10 - 11 )روح القدس در مقام خدا در همه جا حضور دارد ( مزمور 139 )

هیچ نظری موجود نیست :

ارسال یک نظر