۱۳۸۹/۰۴/۱۹

تاريخچه زرتشت

هنگامى كه چند قرن بر ورود آرياييان به ايران گذشت اين قوم اندك اندك به شهر نشينى روى آوردند و اين مساله در جهان بينى ايشان تاثير گذاشت.
در آن روزگار انسان اصلاح گرى بر خاست و آرياييان را كه خواستار ترك خرافات قديم بودند، به آيين تازه اى دعوت كرد و آيين مغان را برانداخت. اين پيامبر مصلح كه خود را فرستاده خداى خوبى و روشنايى معرفى مى كرد، زردشت نام داشت. وى مدعى بود آيين خود را از آهورمزدا دريافت كرده تا جهان را از تيرگيها پاك كند و آن را به سوى نيكى و روشنايى رهنمون شود.
زردشتيان به نامهايى چون گبر و مجوسى و پارسى خوانده مى شوند. كلمه ((گبر)) در زبان سريانى به معناى كافر از از جانب ديگران به آنان اطلاق گرديده و واژه ((المجوس)) در دستور زبان عربى، اسم جنس جمعى و مفرد آن مجوسى است. ((المجوس)) در قرآن كريم (حج:17) در كنار پيروان اديان ديگر يافت مى شود. اكثر علماى اسلام زردشتيان را اهل كتاب دانسته اند. احاديثى نيز در اين باب موجود است. آيين زردشت حدود يك قرن قبل از ميلاد تحول يافت و آن صورت تحول يافته را آيين مزديسنى مى نامند. مزديسنا در لغت به معناى ستايش مزداست

زرتشت

1- سرگذشت زردشت
دانشمندان در مورد وجود تاريخى پيامبر ايران باستان شك دارند، اما بيشتر آنان وجود وى را نفى نمى كنند. زردشت، زرتشت، زرادشت، زراتشت، زردهشت و كلماتى از اين قبيل از واژه ((زرثوشتر))(Zarathushtra) در گاتها (بخشى از كتاب آسمانى زردشت) مى آيد كه طبق نظريه صحيحتر معادل زرد اشتر يعنى دارنده شتر زرد است.
نام پدرش پوروشسب يعنى دارنده اسب پير، نام مادرش دغدو يعنى دوشنده گاو ماده و نام خاندان وى سپيتمه يعنى سپيد نژاد بود.
طبرى مورخ مشهور اسلام و پيروان او زردشت را از فلسطين مى دانند و مى گويند وى از آنجا به ايران آمده است، اما قول صحيح و معروف آن است كه وى ايرانى و اهل آذربايجان بوده است و محل برانگيختگى او را كوهى نزديك درياچه اروميه مى دانند.(1)
درباره زمان زردشت نيز اختلاف است و زمان وى حتى به 6000 سال قبل از ميلاد نيز برده شده است. اما بر اساس نظريه مشهور، وى در سال 660 قبل از ميلاد به دنيا آمد و در 630 قبل از ميلاد (در سن 30 سالگى) به پيامبرى مبعوث شد. وى در سال 583 ق.م. در سنن 77 سالگى در آتشكده اى در بلخ (افغانستان) توسط لشكر قومى مهاجم به شهادت رسيد.
گر چه بعثت زردشت در شاهنامه فردوسى آمده است، اما متاسفانه آن حادثه در قسمت افسانه اى آن كتاب مذكور است، به طورى كه درباره گشتاسب (پادشاهى كه زردشت او را دعوت مى كند و به آيين خود در مى آورد) اختلاف است. برخى او را با ويشتاسب پدر داريوش هخامنشى برابر دانسته اند. از سوى ديگر از نظر تاريخى مسلم است كه ويشتاسب نه يك پادشاه، بلكه استاندارى بوده است.
2- تعاليم زردشت
در آيين زردشت سه اصل عملى گفتار نيك، پندار نيك، كردار نيك وجود دارد كه مانند آن را در اديان مختلف مى يابيم. از جمله در اسلام آمده است: ((الايمان قول باللسان و اقرار بالجنان و عمل بالاركان.))
احترام به آتش به عنوان يكى از مظاهر خداى روشنايى و افروخته نگه داشتن آن و انجام مراسمى خاص در اطراف آن در معابدى به نام آتشكده مشخصترين ويژگى اين آيين است. همچنين آبادانى، كشاورزى دامدارى و شهرنشينى مورد ستايش قرار گرفته است. احترام به حيوانات، مخصوصا سگ و گاو، همچنين خوشرفتارى با مردم نيز جايگاهى به حيوانات، مخصوصا سگ و گاو، همچنين خوشرفتارى با مردم نيز جايگاهى ويژه دارد. برخى از آداب و رسوم سرزمين ما از قبيل مراسم چهارشنبه سورى و سوگند خوردن به روشنايى چراغ و چيزهاى ديگر با تعاليم زردشتى ارتباط دارد.
همچنين برخى زنديقان قرون نخست اسلام گرايشهاى زردشتى داشتند.
3- اوستا
كتاب آسمانى زردشتيان اوستا نام دارد كه به معناى اساس و بنيان و متن است. اين كتاب به خط و زبان اوستايى نوشته شده است كه به ايران باستان تعلق دارد و با زبان پهلوى و سانسكريت همريشه است. به عقيده بسيارى از محققان، خط اوستايى در دوره ساسانيان (226 - 641 م.) پديد آمد و اوستا كه قبلا در سينه ها بود، به آن خط كتابت شد و به قولى اين كار پس از ظهور اسلام صورت گرفته است.
زردشتيان و پژوهشگران بر اين مساله اتفاق دارند كه اوستا در اصل بسيار بزرگتر بوده است كه به عقيده برخى روى 12000 پوست گاو نوشته بود. اوستاى كنونى داراى 83000 كلمه است و احتمالا اصل آن داراى 345700 كلمه (يعنى چهار برابر) بوده است. اوستاى اصلى به 21 نسك (كتاب يا بخش) تقسيم مى شد و اوستاى كنونى نيز 21 نسك است.
اوستا 5 بخش دارد:
1. يسنا (يعنى جشن و پرستش)؛ قسمتى از اين بخش گاتها ناميده مى شود (به معناى سرود). اين بخش كه مشتمل بر ادعيه و معارف دينى و معروفترين قسمت اوستاست، به خود زردشت نسبت داده مى شود، در حالى كه ساير قسمتهاى اوستا را به پيشوايان دين زردشت نسبت مى دهند؛
2. ويسپرد (يعنى همه سروران) مشتمل بر نيايش ؛
3.ونديداد (يعنى قانون ضد ديو) درباره حلال و حرام و نجس و پاك ؛
4. يشتها (يعنى نيايش سرود و تسبيح)؛
5. خرده اوستا (يعنى اوستاى كوچك) درباره اعياد و مراسم مذهبى و تعيين سرودهاى آنها زردشتيان، علاوه بر اوستا، تفسيرى به نام زنداوستا و كتب مقدس ديگرى به زبان پهلوى دارند.
4- داستان خلقت و دو گانه پرستى
كسى نمى داند گرايش زردشتيان به خدايان دو گانه (خداى نيكى و خداى بدى يا خداى روشنايى و خداى تاريكى) در چه عصرى آغاز شده است. در قسمت گاتها (از يسناى اوستا) كه به خود زردشت نسبت داده مى شود، اهريمن در برابر خرد مقدس صف آرايى مى كند و نه در برابر آهورمزدا كه خداى واحد و فوق پروردگاران روشنايى و تاريكى است. همچنين گروهى از زردشتيان به نام زروانيان در عصر ساسانى پديد آمدند كه معتقد به خداى يكتا به نام زروان بودند و او را از خداى روشنايى و تاريكى برتر مى شمردند. اين فرقه پيروان بسيارى در ايران آن روز داشته است.(2)
5- خدايان
با مطالعه در آيين زردشت معلوم مى شود كه وى در ميان ايرانيان به اصلاح دينى قيام كرده و خرافات مذهب باستانى آرياييان را مورد حمله قرار مى داده است. از جمله آنكه وى از آهور مزدا تبليغ مى كرده و خدايان قوم خود را كه دئوه (يعنى ديو) خوانده مى شده اند، باطل مى دانسته و آنها را خداى دروغ دوستان مى ناميده است.
در آيين زردشت، آهور مزدا 6 دستيار دارد كه به منزله فرشتگان اديان ابراهيمى هستند. آن دستياران را امشاسپندان يعنى جاويدان مقدس مى نامند. آنها رهبرى دارند به نام سپنتامئنيو يعنى خرد مقدس و نامهاى خودشان از اين قرار است:
1. وهومن (Vohuman
2. اشه وهيشته (vahishta-Asha
3. خشتره وائيريه (vairya-Xshathra
4. سپنته ارمئيتى (armaiti-Spenta
5. هئورتات (Haurvartat
6. امرتات (Ameretat).
پس از آنها يزتها قرار دارند كه 30 عدد از آنها معروفند. اينها تشكيلات خرد مقدس هستند. در مقابل، اهريمن هم تشكيلاتى دارد.(3)
طبق آيين زردشت دوره كهن كنونى جهان 12000 سال است. خداى نيكى مدت 3000 سال بر جهان حكمرانى مى كرد و در اين مدت خداى بدى در تاريكى به سر مى برد. پس از اين مدت خداى بدى از تاريكى بيرون آمد و با خداى نيكى روبرو شد. خداى نيكى به وى 9000سال مهلت داد كه با او مقابله كند. وى اطمينان داشت كه سرانجام خود او به پيروزى خواهد رسيد. در اين زمان هر دو به آفريدن نيك و بد آغاز كردند و بدين گونه با يكديگر به مبارزه برخاستند. پس از 3000 سال زردشت آفريده شد و از اين زمان به بعد توازن قوا به نفع خداى نيكى گراييد و به سير صعودى خود ادامه داد.
6- آخر الزمان
در هزاره گرايى زردشتى (Millennialism Zoroastrean)انتظار ظهور سه منجى از نسل زردشت مطرح است. اين منجيان يكى پس از ديگرى جهان را پر از عدل و داد خواهند كرد.
1. هوشيدر، 1000 سال پيش زردشت ؛
2. هوشيدرماه، 2000 سال پس از زردشت ؛
3. سوشيانس (يا سوشيانت)، 3000 سال پس از زردشت كه با ظهور او جهان پايان مى يابد.
7- بقاى روح
زردشتيان به جاودانگى روح عقيده دارند. آنان مى گويند روان پس از ترك جسم تا روز رستاخيز در عالم برزخ مى ماند. همچنين آنان به صراط، ميزان اعمال، بهشت و دوزخ معتقدند. بهشت آيين زردشت چيزى مانند بهشت اسلام است، ولى به خاطر مقدس بودن آتش، دوزخ زردشتى جايى بسيار سرد و كثيف است كه انواع جانوران در آن، گناهكاران را آزار مى دهند.
8- وضع كنونى
بيش از هزار سال است كه زردشتيان ايران به بمبئى هندوستان كوچيده اند و اكنون حدود صد و پنجاه هزار نفر از آنان در آن سامان زندگى خوبى دارند و پارسى ناميده مى شوند حدود پنجاه هزار نفر از ايشان نيز در يزد، كرمان و تهران سكونت دارند.
افراد برجسته اى در گذشته از اين اقليت كوچك برخاسته اند، مانند ارباب كيخسرو شاهرخ نماينده زردشتيان در مجلس شوراى ملى در عصر شهيد مدرس (ره). وى كه كه صندوقدار مجلس بود به درستكارى و بى آلايش شهرت داشت. شهيد مدرس (ره) يك بار در مجلس گفته بود: ((در اين مجلس فقط يك مسلمان وجود دارد و آن هم ارباب كيخسرو است!.))(4)
زردشتيان قومى تحصيل كرده و با فرهنگ هستند و همواره رفتارشان با ديگران خوب بوده است.
پي نوشتها:
1- آب درياچه مذكور در كتابهاى مذهبى زردشتيان مقدى شمرده شده است.
2- اصولا اعتقاد به دو مبدا در جهان باستان رايج بوده و گونه اى از آن را مكتب غنوصى مى خوانده اند. اين لفظ از يونانى مى آيد و در عصر ما ناستيك (Gnostic)تلفظ مى شود.
3- داستان تشكيلات خداى خير و خداى شر به حديث جنود عقل و جهل در كتاب الكافى، نوشته مرحوم كلينى شباهت دارد.
4- امام خمينى، صحيفه نور، ج 13، ص 209.

هیچ نظری موجود نیست :

ارسال یک نظر